در کشور ما با توجه به توسعه بازار سرمایه و تلاش برای جذب سرمایه گذاران خارجی، ضرورت مدیریت ریسک بیش از پیش احساس می شود. مدیران شرکت ها نه تنها بایستی آموزش های لازم را دریافت نمایند بلکه باید کمیته های مدیریت ریسک شرکت ها را نیز فعال سازند تا از هزینه های احتمالی شرکت ها کاسته شود.
از نوسانهای بازار و بیثباتی محیط های خارجی گرفته تا فشار ذینفعان کلیدی و مسئله رقابت، عواملی هستند که سبب می شوند تجارتها به طور فزاینده با فضایی آکنده از پیچیدگی و نااطمینانی روبه رو باشند. مدیریت ریسک مؤلفه ای مهم در هر تجارتی به شمار می آید و روندی برای تشخیص خطرات احتمالی و کاهش آنها است. با توجه به این موضوع، انجام تجارت با ریسکپذیری و همچنین ریسکهای مدیریت شده و محاسبه شده، همراه است.
ساختار پیچیده تر مدیریت ریسک، به ارزیابی خطرات احتمالی و عواقب ناشی از آنها به طور توأمان می پردازد. باید به این نکته نیز توجه کرد که عوامل ریسک هم می توانند ناشی از عملکرد داخلی شرکت باشند و هم ناشی از محیط خارجی. ریسک ها عملاً بخش تاریک راهبردهای تعیین شده هستند و کلید اجرای موفق این راهبردها در مدیریت ریسک است.
برای برخی از کسب و کارها مدیریت ریسک، اصولاً بر انطباق فعالیت با قوانین و مقررات تمرکز می کند. اما تمرکز ضعیف بر قوانین و هدفگیری ناقص تهدیدهای رو به رشد در فضایی پرریسک، موجب شکست شرکت خواهد شد. ایجاد چارچوبی محکم از اقدامات مؤثر حاکمیت شرکتی شامل تشکیل هیئت مدیرهای متعهد و انتصاب حسابرسان داخلی خبره، به مدیریت مؤثر ریسک و واکنش مناسب شرکت به تغییرات فضای کسب و کار کمک خواهد کرد.
اعضای هیئت مدیره، عواملی کلیدی در تعیین استراتژیهای ریسک و روند فعالیت آرام و هماهنگ شرکت هستند. همچنین اعضای مستقل هیئت مدیره، نقشی بسیار اساسی در این زمینه دارند؛ ریسکهایی را که آنها پیشبینی میکنند از آنجا که هیچگونه وابستگی به سهامداران و مالکان شرکت ندارند، بدون جانبداری و عاری از تعصب به حساب میآید. به علاوه، به این دلیل که بسیاری از اعضای مستقل هیئت مدیره به علت برخورداری از تجربه و مهارتی خاص انتخاب شدهاند، احتمالاً با حوزههای دیگری از ریسک آشنا هستند که نسبت به اطلاعات مدیران اجرایی در مورد ریسکها، متفاوت است.
هیئت مدیرهها و تیمهای مدیریت موفق دریافتهاند که رویکرد صادقانهتر به حاکمیت شرکتی، ریسکها و انطباق با قوانین میتواند به افزایش تواناییها و قابلیتهای مدیریت در مقابله با خطرات بالقوه بینجامد. ایجاد چارچوب حاکمیت شرکتی، همچنین میتواند به شرکتها در شناسایی فرصتها و حوزههایی که میتوانند هزینههای خود را کاهش دهند کمک کند و شرکتهایی که چارچوب مدیریت ریسک محکم تری دارند، در جذب سرمایهگذار موفق تر خواهند بود.
هرگونه بحثی پیرامون مدیریت ریسک باید شامل مدنظر قرار دادن سوء استفاده های مالی و تقلب نیز باشد. زیرا چنین اقداماتی میتوانند ریسکها را افزایش و منابع را هدر دهند و استحکام شرکت را تهدید کنند. تحقیقات نشان میدهد که حاکمیت شرکتی ضعیف، عامل اصلی بروز تقلب و فساد مالی در یک سازمان است. طبق مطالعاتی که توسط انجمن بازرسان خبره تقلب (Association of Certified Fraud Examiners) در ایالات متحده آمریکا انجام شده است، شرکتها بخش قابل توجهی از سود سالانه خود را به دلیل کلاهبرداری از دست میدهند.
از یافتههای کلیدی این تحقیقات، این است که بیشترین میزان کلاهبرداریهای مورد مطالعه در بخش مالی و بانکی صورت گرفته است و شرکت های کوچک (با تعداد کارکنان کمتر از 100 نفر) آسیب پذیری خاصی در برابر تقلب دارند. نبود کنترل داخلی مناسب، رایج ترین علتی است که برای وقوع تقلب ذکر شده است. نبود بررسی های مدیریتی و سهلانگاری در روندهای کنترلی موجود، از دیگر عواملی هستند که برای تقلب ها عنوان شدهاند. هر دو حوزه، نشانه هایی هستند که بر تلاش برای توسعه حاکمیت شرکتی، صحه میگذارند.
یکی از عوامل مهم در مدیریت ریسک، سیستم کنترل داخلی است و به همین دلیل است که هیئت مدیره این امر را در سطح مالی، عملیاتی، رعایت قوانین و مقررات و سیستمهای مدیریت داخلی اجرا می کند. در شرکت های کوچکتر مشاوران و راهنمایان متخصص می توانند بهترین روندهای داخلی را برای اجرا تعیین کنند. از آنجایی که کنترل داخلی برای جذب سرمایه گذاران بالقوه و آینده ضروری است، این امر زمانی که شرکتها گسترده تر و پیچیده تر شدند، خصوصاً زمانی که شرکت در فکر جذب سرمایه گذاری خارجی است، اهمیت بیشتری می یابد.
در شرکت های بزرگتر کمیته حسابرسی می تواند در روند مدیریت ریسک وارد شود. این شرکت ها اغلب کمیته مدیریت ریسک نیز دارند. با اینحال، اگرچه دپارتمانی در شرکت عوامل ریسک را بررسی می کند، این ریسک ها همواره باید زیر نظر هیئت مدیره نیز کنترل شوند. خصوصاً مدیرعامل باید به مدیر ریسک نزدیک باشد و یا برخی وظایف مدیریت ریسک را خود بر عهده گیرد. بسیاری از شرکت ها ارائه دستورالعملی از سیاستهای شرکت به کارمندان را، اقدامی مفید می دانند.
در صورت نیاز، این دستورالعمل ها باید شامل روندهای کنترل داخلی و کاهش ریسک نیز باشد. همچنین وجود توضیحی مختصر از پیش بینی ریسک ها در صورت های مالی سالانه یا گزارش هیئت مدیره به مجمع، یکی بهترین اقداماتی است که هیئت مدیره می تواند انجام دهد. برخی گروه ها مانند شبکه بین المللی حاکمیت شرکتی (International Corporate Governance Network) این شفاف سازی را جزئی از الزامات خود می دانند.
در کنار همه این اقدامات، تدوین فهرست مستندی از ریسک های مشخص شده می تواند به تعیین مسیر و راهبردها کمک کند. این فهرست باید به صورت منظم توسط هیئت مدیره بررسی شده و نکات زیر در آن لحاظ شود:
- تشخیص ریسک های اصلی پیش روی شرکت.
- پیامد ریسک های مطرح شده در صورت اتفاق.
- احتمال رخ داد ریسک ها.
- وظیفه مدیر ریسک و دیگر افراد در هنگام به وقوع پیوستن ریسک ها، و
- هرگونه روشی برای پیشگیری و کاهش خطر.
از آن جا که ارزیابی ریسک ها همچنین شامل توجه به تقلب و سوء استفاده های مالی نیز می شود. یکی از بخش های مهم بررسی هیئت مدیره این است که مطمئن شوند کارمندان با امنیت کامل می توانند تخلفات را گزارش دهند. جزئیات این سیاست ها معمولاً در آئین نامه اخلاقی شرکت توضیح داده می شود. همچنین باید حمایتی قانونی از گزارش کنندگان این تخلفات صورت گیرد. در حال حاضر تعداد شرکت هایی که سیاست های اعلام بلافاصله تخلفات را اجرا می کنند در حال افزایش است و در این راستا از امنیت سهامداران یا کارمندانی که گزارشهای تخطی از قوانین را ارائه می کنند، در مقابل جریمه و بازخواست حمایت می کنند.
در کشور ما با توجه به توسعه بازار سرمایه و تلاش برای جذب سرمایه گذاران خارجی، ضرورت مدیریت ریسک بیش از پیش احساس می شود. مدیران شرکت ها نه تنها بایستی آموزش های لازم را دریافت نمایند بلکه باید کمیته های مدیریت ریسک شرکت ها را نیز فعال سازند تا از هزینه های احتمالی شرکت ها کاسته شود.
سید علی صدری