رضا امیدوار تجریشی
رييس هيات مديره خانه صنعت معدن تجارت جوانان ايران
متاسفانه در مورد سهم جوانان از اشتغال در بخش صنعت، معدن و تجارت آمار دقیق و مشخصی وجود ندارد و به نظر میرسد لازم است دستگاهها و وزارت خانههای مربوطه از جمله وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت کار و رفاه اجتماعی و سازمان تامین اجتماعی و معاونت جوانان وزارت ورزش و جوانان، اقدامات مقتضی را برای گردآوری آمار مناسب و انجام ارزیابی دقیقی از وضعیت جوانان انجام دهند. اما با توجه به جمعیت جوان کشور، بر اساس برآورد تخمینی ما بین ۳۰ تا ۴۰ درصد از جوانان کشور در بخشهای مختلف صنعت و معدن کشور در حال فعالیت هستند. البته باید به این نکته اشاره شود که تفکیک آمار این اشتغال به کارگران یا افراد صاحب سرمایه و کارخانهداران نیازمند ارائه آمارهای دقیقی از سوی دستگاههای مورد اشاره است.
ترسیم نقشه راه مشخص برای اشتغال جوانان
براساس آمارهای مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری جوانان کشور حدود ۲۰ درصد است که این نرخ بیانگر ارتباط ضعیف بین بخش صنعت و مراکز آموزشی و دانشگاههای کشور است. به عبارت دیگر بهرغم اینکه اغلب جوانان بیکار کشور را فارغ التحصیلان دانشگاهی در حوزههای مختلف تشکیل میدهند، اما صنایع کشور اقبال چندانی به استفاده از این جوانان و به کارگیری آنها در فعالیتهای تولیدی یا خدماتی خود نشان نمیدهند. از این رو به نظر میرسد برای کاهش نرخ بالای بیکاری جوانان و افزایش اشتغالزایی در این بخش، باید علاوه بر اقداماتی که در جهت رشد و توسعه اقتصادی کشور انجام میشود، سیاستها و راهکارهایی برای قرابت بیشتر آموزش و پژوهش چه در سطح مدارس و چه در سطح دانشگاهی با چالشهای صنایع و کارخانههای کشور، به کار گرفته شود.
یکی از نکاتی که تولیدکنندگان و فعالان صنعتی مطرح میکنند، عدم توانمندی کافی نیروی جوان و نداشتن اطلاعات لازم برای کار در بخش صنعت است. این در حالی است که در سالهای اخیر دولتها زیرساختهای آموزشی مناسبی شامل دانشکدههای فنی و حرفه ای، مدارس فنی یا کاردانش و تجهیز کارگاههای آموزشی فراهم کردهاند. اما متاسفانه این مراکز نتوانستهاند ارتباط موثر و کارایی با صنایع و کارخانههای کشور برقرار کنند. این موضوع بدین جهت است که عموما هر کدام از بخشهای اقتصاد کشور اهداف و چشمانداز جداگانهای دارند که هیچ ارتباطی بین آنها وجود ندارد. متاسفانه در سالهای اخیر بارها این مشکلات مطرح شده، اما به جای بهبود اوضاع، شاهد شعار زدگی چه در بخش صنعت و چه در بخش دانشگاه هستیم. دانشگاههای ما تعداد زیادی مهندس تربیت میکنند در حالی که صنعت ما نیازمند متخصصان فنی توانمند هستند. همان دانشجوی مهندسی نیز به دلیل آشنایی تئوریک با مسائل و نداشتن تجربه عملی، نمیتواند در بازار کار، فرصت شغلی خوبی پیدا کند. از این رو ضرورت دارد به منظور تغییر روند کنونی و بهبود وضعیت اشتغال جوانان پیوند عمیقی بین نیازهای صنعت کشور و آموزش مهارتها در مراکز آموزشی برقرار شود. با نگاهی به دانشگاههای بزرگ دنیا مثلهاروارد یا آکسفورد در مییابیم که بسیاری از مشکلات صنایع توسط ایدهها و طرحهای این مراکز حل و فصل میشود و بسیاری از شرکتهای بزرگ و بین المللی قراردادهای همکاری با این دانشگاهها و دانشجویان آنها منعقد میکنند. این امر باعث میشود هر دو طرف رشد کنند؛ از یک سو دانشگاه با مشکلات و چالشها آشنا میشود و از طریق به کارگیری عملی ایدههای علمی به پیشرفت علم و دانش و افزایش توانمندی دانشجویان کمک میکند و از سوی دیگر صنایع با حل مشکلات به سمت رقابت بیشتر و توسعه اقتصادی حرکت میکنند. متاسفانه با وجود توسعه مراکز رشد و بخشهای پژوهشی دانشگاهی، این موارد در ایران به ندرت اتفاق افتاده است. ما میتوانیم بسیار بیشتر از گذشته، از تجربه اساتید دانشگاهی داخلی و خارجی برای رفع مشکلات صنایع مختلف اعم از مواد غذایی، پخش، لجستیک و … استفاده کنیم.
علاوه بر این موارد، به منظور به کارگیری جوانان و نخبگان دانشگاهی باید مشوقهایی برای صنایع کشور در نظر گرفته شود تا انگیزههای لازم برای بهرهگیری از فارغ التحصیلان دانشگاهی فراهم شود. این موضوع جوانان را به فعالیت و اشتغال در بخش خصوصی و صنایع کشور ترغیب میکند و مانع از تشکیل صف برای ورود به ادارات و مراکز دولتی خواهد شد. جوان ما وقتی میبیند که با فعالیتهای تولیدی و حضور در بخش صنعت آینده بهتری خواهد داشت، به طور قطع به سمت کار اداری و دولتی نخواهد رفت. البته موفقیت در کاهش نرخ بیکاری جوانان و ایجاد اشتغال برای آنها به طور قطع بدون همراهی و افزایش مهارتهای فنی و تجربی ممکن نخواهد شد. به این منظور یکی از طرحهایی که در خانه صنعت و معدن جوانان به طور جدی دنبال شد، طرح سرباز صنعت بود که با هدف بهرهبرداری بهینه از وقت جوانان در دوره خدمت سربازی و افزایش توانمندیهای کاری و تجربی آنان مطرح شد. در این طرح تلاش بر این بود که حداقل بخشی از دوره سربازی جوانان در کارگاهها، کارخانهها یا سایر بخشهای صنعتی صرف شود. علاوه بر این توسعه و رشد صنایع کشور، تقویت ارتباطات بینالمللی و رشد صادرات کالا و خدمات به کشورهای مختلف، میتواند زمینه اشتغالزایی و توجه بیشتر به جوانان را فراهم کند.
فعالان اقتصادی و به ویژه جوانان با موانع متعددی برای توسعه کسب و کار خود روبهرو هستند. فرآیند ثبت شرکت تا دریافت مجوز کار بسیار طولانی و بروکراتیک است. به طور مثال برای ایجاد و توسعه یک استارتاپ کوچک باید چندین مجوز از چند نهاد مختلف اخذ شود. این در حالی است که فعال کسب و کار ما باید با یک صدای واحد و یک مرجع مشخص روبهرو باشد. از سوی دیگر متاسفانه قوانینی داریم که ضد تولید و قدیمی هستند و مانع بسیاری از فعالیتهای اقتصادی میشوند که از جمله آنها میتوان به قانون تجارت اشاره کرد. به نظر میرسد این قوانین هر چه سریعتر باید در مجلس مورد بررسی دوباره قرار گرفته، اصلاح و به روزرسانی شوند. یکی دیگر از مشکلات، نبود یک استراتژی و راهبرد مشخص برای کسب و کار جوانان است به گونهای که شاهد تصمیمات و سیاستهای متناقض در این حوزه هستیم. امید است با تشکیل سازمان ملی جوانان و تدوین نقشه راه مشخص برای آینده جوانان، تحول بزرگی در این حوزه ایجاد شود.
همانطور که پیش از این اشاره شد جوانان نقش مهمی در بخش صنعت و خدمات کشور دارند. در حوزه خدمات، در سالهای اخیر رشد استارتاپها و فعالیتهای خدماتی نوین، بیشتر در نتیجه حضور و نقش آفرینیهای نیروی جوان کشور بوده است. این فعالیتها علاوه بر این که رضایت مصرف کنندگان را به دنبال داشته، بسیاری از فعالان و تولیدکنندگان را به استفاده از این ابزارها به منظور بازاریابی و توسعه خدمات به مشتریان، ترغیب کرده است. در حوزه صنعت نیز جوانان کشور در بحث طراحیهای نوین و استفاده از تکنولوژیها و سیستمهای روز جهانی، نقش مهمی ایفا کردهاند، اما اثرگذاری بیشتر آنها در بخش صنعت و نقش آفرینی در اقتصاد کشور نیازمند ریلگذاری و اجرای سیاستهای هدفمند توسط دولت است که امیدواریم این امر محقق شود.
توصیه و درخواست من از مسوولان این است که با توجه به توانمندیهای علمی و عملی جوانان کشور، موانع و مشکلات موجود برای توسعه کسب و کارها را برطرف کنند و سختگیریها و بروکراسیهای طولانی مدت اداری را به حداقل برسانند. جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی نیز باید پشت میزنشینی و انجام کارهای اداری از اولویتهای کاری خود خارج کنند و بدانند که صنعت و بخش خصوصی نیازمند توانمندیهای آنهاست. موفقیت بخش خصوصی نسبت به دولتی در سالهای اخیر در نتیجه همین حضور جوانان و اتکای بیشتر به تخصص آنان بوده است.