به گزارش روابط عمومی خانه صنعت معدن و تجارت جوانان ایران، به نقل از مستقل آنلاین: ما در عجیبترین دوره دیپلماسی کشور هستیم که نه تکلیف برجام را مشخص میکنند نه رهایش میکنند. الان صراحتا بگویند که آقا برجامی در کار نیست و خارج میشویم یا اگر میخواهند برجام انجام بشود که مذاکرات را ادامه بدهند شاید تا امروز نتیجه گرفته بودند.
من تا پایان سال ۱۴۰۳ قیمت دلار را ۸۰ تومان میبینم اگر در سال ۱۴۰۳ اتفاقاتی بیفتد و آقای ترامپ و جمهوری خواهان پیروز شوند طبعا قیمت بالاتر هم محتمل است
در شرایطی که هنوز بخشهای اداری و دولتی کشور به شکل رسمی آغاز به کار نکردهاند، روند افزایش نجومی و بیسابقه قیمت دلار، موجب نگرانی بسیاری شده است. از آنجا که تاثیر قیمت دلار بر قیمت اجناس و خدمات، غیرقابل انکار است، سوال این است که این روند تا کجا ادامه خواهد داشت و چه کسی یا نهادی موظف به کنترل قیمت دلار و حفظ ارزش ریال است؟
در این رابطه با رضا امیدوار تجریشی، رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت جوانان استان تهران گفتگو کردیم :
بنظر شما افزایش قیمت دلار در چند روز اخیر، علل روانی دارد یا یک پروسه عادی است؟
ببنید عمدتا دوتا مطلب است؛ جو روانی و بحث روند عادی که هر دو تاثیر میگذارد. یعنی بعد از حمله اسرائیل به سفارت ایران در دمشق اساسا فضای ملتهبی ایجاد شد. حالا ممکن است از سمت ایران واکنشی نشان داده شود و منطقه وارد جنگ مستقیم یا غیرمستقیم بشود. به این ترتیب ترس و نگرانی ناشی از عدم ثبات اقتصادی و مسائل دیگر، در قیمت دلار خود را نشان میدهد و یک جو ملتهب حاکم شده است. بحث ما این است که نرخ دلار با توجه به ساز و کارهای بانک مرکزی، نسبتا کنترل شده بود، اما همه تبعات اقتصادی ما از تصمیمات سیاسی ناشی میشود و هر اتفاقی ناشی از مسائل و امور سیاسی است. مثلا شما میبینید دلار و سکه به سرعت بالا میرود آن هم در ساعاتی که بازار تعطیل است. اما همان بازار تعطیل میتواند محرکی باشد. بازار که میخواهد در سال جدید وارد تولید و اشغال شود و کارخانهها میخواهند وارد خط تولید جدید بشوند اما متاثر از توقف بازار هستند. مردم الان نگاه میکنند چه اتفاقی در عالم سیاست خواهد افتاد؟
برای کاهش سرمایه و برای اینکه سرمایهشان از بین نرود تقاضا بالا میرود عرضه کم است، تصمیمات سیاسی و این تبعات سیاست در کنار آن، قیمت دلار را بالاتر میبرد.
فکر میکنید این روند افزایش قیمت دلار تا چه نرخی ادامه خواهد داشت؟
خوب ممکن است دولت ارزپاشی داشته باشد و بتواند قیمت را پایین بیاورد، اما من تا پایان سال ۱۴۰۳ قیمت دلار را ۸۰ تومان میبینم. یعنی توقفی روی ۸۰ را میبینیم. حالا اگر در سال ۱۴۰۳ اتفاقاتی بیفتد و آقای ترامپ و جمهوری خواهان پیروز شوند طبعا قیمت بالاتر هم محتمل است. از این طرف هم اگر دولت ساز و کارهایی برای کنترل دلار نداشته باشد قطعا این روند سرعتش بیشتر میشود. اما اگر توانستند با بحث سپردههای اوراق مشارکت ۳۰ درصدی نقدینگی را جمعآوری کنند، این اتفاق خوبی است. شما ببینید همین پرش ارزش پول ملی را در ترکیه دیدیم. تورم بالا رفته و پرش داشتند اما بانک مرکزی در ترکیه توانسته بقول معروف سود سپرده گذاری را ببرد بالا و بازار را به سمت سپرده گذاری ببرد، تا اینکه به سمت دلار و سکه برود. این دلار و سکه اقتصاد را پیشرو نمیکند اینکه بقول معرف جای پول در گاوصندوق و متکای مردم در خانهها باشد، کمکی به اقتصاد کلان نمیکند اما اگر این پول هدایت بشود به بازار پول و سرمایه یا نهادهای مالی بانکها، این نهادهایی را فعال میکند. از طرف دیگر میتواند چرخه تولید را فعال کند، بجای اینکه همه بانکها بخواهند پول بدهند، پول را به واحدهای تولیدی میدهند یا وام میدهند. وامهای دستوری و تسهیلی که سرجای خودش هست این منجر میشود که ما یک ناترازی داشته باشیم. ولی اگر ما بخواهیم این مسئله حل بشود باید برویم به سمت سود سپردههای بانکی و آن را بالاتر ببریم و پول را از سمت کالاهایی مثل خودرو، سکه و دلار بسمت نهادهای مالی هدایت کنیم.
جز این مورد افزایش سود سپردههای بانکی، ابزارهای بانک مرکزی برای کنترل قیمت مثل افزایش سود بانکی چیست؟ چه ساز و کارهایی وجود دارد که بانک مرکزی از آن استفاده نمیکند؟
ابزاری که بانک مرکزی دارد برای هدایت پول به سمت بانک فقط همین بحث سپردههای بانکی است یعنی ابزار دیگری ندارد.
در کنار آن، اوراق مشارکت هم میتواند باشد که اوراق مشارکت را هم بانک هم نهادهای مالی مثل بورس عرضه میکنند. خود بازار سرمایه هم میتواند کمک کند. یک همپیمانی بین بانک مرکزی و سازمان بورس هم میتواند کمک کند که این اتفاق بیفتد. حالا ما روی تامین مالیهای جهانی که ذیل نهادهای مالی_بانکی هست یا مثلا میکروکِناز کردن اموال تحت تضمین پول بانک مرکزی یا کمبود پروژههایمان، تامین مالی پروژه را انجام بدهیم اینها را میتواند انجام بدهد ولی خوب فقط بانک مرکزی نیست و میتواند این اتفاق از طریق سازمان بورس هم بیفتد.
در دولت روحانی یک مقطعی قیمت ارز کنترل شده بود و در واقع وزارت خارجه توانست یک سیگنالهای مثبتی در زمینه مذاکرات بفرستد از این ظرف هم بانک مرکزی به ریاست آقای همتی تلاش کرده بود و دلار تحت کنترل قرار گرفته بود. الان فکر میکنید سیاست خارجی میتواند نقش مثبتی ایفا بکند یا اینکه برای این کار دیر شده است؟
سیاست خارجی وسط جنگ هم که باشد میتواند کمک حال اقتصاد ما باشد. من یک جایی عرض کردم که اقتصاد ما دارد هزینه سیاست ما را میدهد. سیاست داخلی هم که جای خودش که در یک بلاتکلیفی از نظر من بسر میبرد اما سیاست خارجی ما هم کلا جهتی را در برابرش نمیبینم که چه اتفاقی در پیش است. یعنی یک عملکرد دیپلماسی اقتصادی نمیبینید … ما در عجیبترین دوره دیپلماسی کشور هستیم که نه تکلیف برجام را مشخص میکنند نه رهایش میکنند. الان صراحتا بگویند که آقا برجامی در کار نیست و خارج میشویم یا اگر میخواهند برجام انجام بشود که مذاکرات را ادامه بدهند شاید تا امروز نتیجه گرفته بودند.