بودجه سال 1396 با افزایش کمتر از یکدرصدی در مسیر تصویب قرار گرفته است و براین اساس شهرداری تهران باید با حدود 180 هزار میلیارد ريال با انبوهی از مشکلات ریز و درشت دست و پنجه نرم کند. در سالهای اخیر انتقادات بسیاری بر عملکرد شهرداری وارد بوده و کارشناسان بر این عقیدهاند که بخش قابلتوجهی از منابعی که در اختیار شهرداری تهران قرار گرفته است به درستی مصرف نشده است.
وقتی نگاهی به وضعیت کنونی شهر تهران بیفکنیم در خواهیم یافت که این انتقادات و نارضایتیها چندان بی پایه و اساس نیست و وضعیت نابسامان شهری، هم از منظر اجتماعی، هم از منظر مدیریت شهری، محصول همین عملکرد نه چندان مطلوب بوده است. مسوولیت این عملکرد البته تنها به گردن شهردار نیست بلکه شورای شهر و بخش عمده غیرمتخصص در آن نیز در ظهور و بروز شرایط فعلی بی تقصیر نیستند. فی الواقع شهرداری تهران برای مسائل سیاسی و دیپلماتیک اهمیت بیشتری از معضلات شهری قائل شد و توسعه نمایشی شهر را بر اصلاح زیرساختهای شهری ترجیح داد و اکثریت اعضای شورا نیز عملکرد نظارتی خود را به درستی انجام ندادند و حاصل عهد اخوت هیاترئیسه شورای شهر با شهردار تهران اتفاقاتی بود که هر یک برای کناره گیری مسوولان این نهادها کفایت میکرد اما بهرغم تکرار این اتفاقات تلخ نهتنها کسی استعفا نداده بلکه مسوولان از بیان عذرخواهی نیز امتناع میکنند.
آلودگی لجام گسیخته هوای تهران، گره کور ترافیک پایتخت، حادثه خیابان جمهوری، سقوط یکی از شهروندان در کانال آب، نشستهای پیاپی زمین در مرکز شهر، نشست 35 سانتیمتری هرساله تهران، فاجعه پلاسکو و… هر یک معضلاتی هستند که ابعاد گوناگونی دارند و باید برای مدیران شهری و حتی شهروندان به مثابه یک تهدید تلقی شوند.
نگاهی تخصصی به این رخداد ریشههای اصلیترین مشکلات تهران را که باید در بررسی و تخصیص بودجه در اولویت قرار گیرند، نمایان میسازند.
طبعا نخستین معضل شهرهای بزرگ ایران بهویژه پایتخت، مشکل ترافیک شهری و ناکارآمدی ناوگان حملونقل عمومی است. عدم توسعه شبکه حملونقل ریلی تهران و حومه (مترو) و سایر وسایل نقلیه عمومی سبب شده است که راه دسترسی شهروندان در بسیاری از نقاط تهران به این وسایل دشوار باشد و در نتیجه شهروندان از وسایط نقلیه شخصی استفاده کنند. نتیجه بیتفاوتی شهرداری نسبت به توسعه شبکه حملونقل عمومی چیزی جز هرچه کورتر شدن گره ترافیک ندارد. ترافیکی که سالانه معادل 78 هزار میلیارد ريال از وقت مردم تهران را تلف میکند. به این عدد خسران اقتصادی ناشی از آلودگی هوا را نیز که معادل سالانه بالغ بر 65 هزار میلیارد ريال است، بیفزایید. نتیجه عدم تلاش برای رفع معضل ترافیک و آلودگی هوا این است که تهران با اتلاف رقمی معادل 5/ 79 درصد بودجه سالانه روبهرو است که این مهم بیش از هر چیز نشانگر نظام ناکارآمد مدیریت شهری در پایتخت ایران است. و البته اگر کاهش بهرهوری نیروی انسانی ناشی از بیماریهای قلبی، ریوی، روانی و… حاصل از ترافیک و آلودگی و همینطور هزینههای درمانی آنها و تعطیلی گاه و بیگاه واحدهای اقتصادی را به شمار آوریم، اوضاع از آنچه فکر میکنیم اسفبارتر و غیر قابل قبولتر خواهد بود، لذا انتظار داریم که در بودجه سال 96 سهم قابلتوجهی از منابع شهرداری در راستای گسترش ناوگان حملونقل عمومی و تلاشهای فرهنگی و عملی برای کاهش آلودگی هوا، مصرف شود.
نگاه مدیران شهری به مقوله توسعه شهری نیز باید در سال جدید تغییر کند. آنچه تا کنون از شهرداری مشاهده شده توسعه نمایشی مناطق جدیدتر بوده است و حفظ بافت فرهنگی و ترمیم و مقاوم سازی بافت فرسوده در اندیشه و عملکرد شهرداری جای چندانی نداشته است. رخدادهایی مثل حریق ساختمان خیابان جمهوری یا فرو ریختن ساختمان پلاسکو یا وضعیت خطرساز دهها ساختمان دیگر بهویژه در نقاط مرکزی و جنوبی شهر و بافت فرسوده به خوبی مبین این نکته هست که تداوم طریقی که شهرداری تا کنون طی کرده به هیچ روی میسر نیست و اگر همچنان درب بر همان پاشنه بچرخد در صورت بروز یک حادثه همچون آتشسوزی در حالت کمینه یا بروز یک زلزله در حالت بیشینه بخش عمدهای از شهر بهطور کامل تخریب خواهد شد و فاجعهای تلخ و هولناک به بار خواهد آمد. فاجعهای که هم حائز ابعاد انسانی همچون خسارت جانی به جمع کثیری از شهروندان است و هم ابعاد اقتصادی را در خود جای میدهد چنانکه در فروریختن ساختمان پلاسکو اینچنین شد و بالغ بر 10هزارمیلیارد ريال از اجناس واحدهای اقتصادی از میان رفت. بنابراین تغییر رویکرد شهرداری در خصوص توسعه شهری، شناسایی ساختمانهای پر خطر و برخورد جدی با مالکان و رفع نواقص آنها، همینطور ترمیم و مقاوم سازی بافت فرسوده با نگاه حفظ مناطق و بافت فرهنگی از مواردی است که باید در بودجه سال 96 مورد عنایت ویژه قرار گیرد.
از دیگر نقاط ضعف شهر تهران کمبود تجهیزات نیروهای امدادی بهویژه آتشنشانی است. بهرغم ادعای برخی مقامات مبنی بر اینکه تجهیزات امدادی شهر تهران با هیچ کمبودی روبهرو نیست اما حقیقت این است که همین کمبود امکانات و تجهیزات به همراه مدیریت غیرتخصصی سبب شد تا شهروندان تهرانی جمعی از جوانان برومند و توانمند آتش نشان را از دست بدهند. بهروز رسانی سازوکارهای اطفای حریق و همینطور تجهیزات و امکانات امدادی از حوزههایی است که صرف بخشی از بودجه در آن ضروری به نظر میرسد.
موارد دیگری نیز وجود دارند که بدون شک باید مورد توجه و در اولویتهای بعدی قرار بگیرند. جمع آوری متکدیان از سطح شهر بهویژه از مترو البته رعایت کرامت انسانی آنها و ساماندهی این افراد در مسیر فعالیت اقتصادی درست، رسیدگی به اوضاع سلامت شهری و رفع آلودگیهای هوا و همینطور صوتی و تصویری، زیباسازی شهری (که از نقاط قوت شهرداری است) و… همگی مواردی هستند که باید در بودجه سالانه به شکل متناسب دیده شده و اعتبارات لازم به آنها تخصیص داده شود. اگرچه مسلما ساماندهی این امور باید با هماهنگی و همکاری سایر دستگاههای ذیربط انجام بگیرد و اتفاقا این حربهای است که شهرداری تا بهحال برای توجیه وضعیت فعلی از آن استفاده کرده اما مسوولیت اصلی و اساسی در این میان برعهده شهرداری و شورای شهر و البته مردمی است که اعضای شورای شهر را انتخاب کردهاند.
امروز پس از گذشت چند هفته از فرو ریختن ساختمان پلاسکو و درحالیکه هنوز احساسات جامعه جریحهدار است انتظار مردم از شورای شهر این است که با همین بار تخصصی فعلی با دقت و حساسیت بیشتری به بررسی و تصویب بودجه سالانه بپردازند و البته راه شهرداری را برای استفاده از بیت المال در مسیر اهداف سیاسی ببندند. شهرداری تهران بخشی از منابع در آمدی خود را باید از منابع غیر شهر فروشی اتخاذ نماید میتوان از درآمد ارزش افزوده که از سوی دولت دریافت میشود و عوارض عمومی که از سوی مردم ساکن شهر باید پرداخت شود و این منابع را تأمین کرد بخش قابلتوجه ارزش افزوده کشور در تهران محقق میشود و باید با پیگیری مستمر شهردار و اعضای شورای شهر سهم متناسبی از آن دریافت گردد. در بحث اولویتبندی بودجه شهرداری باید نگهداشت شهری و پرداخت معوقات به پیمانکاران که سهم بسزایی درحفظ شهر دارند و حملونقل عمومی در راس امور شهرداری قرار گیرد.